تور طبیعت گردی

قرار شد ساعت 14 پنج شنبه در مورخه 24 فروردین از امام زاده ای دردشت شمالی پاکدشت حرکت کنیم . 6 نفر شاگرد  من و دوستم به عنوان مربی اکیپ گردشگری بودیم . هوا نسبتن گرم بود و دشتی خشک و بی روح در پیش که افتاب ظهر بر گرمای آن می افزود به راه افتادیم . اولین اموزش در مبحث حرکت در این نقاط داشتن اب به اندازه کافی امری مهم است  که شاگردان ، ان را رعایت نکرده بودن. چند متری گذشته بود که من شروع به صحبت درباره کویر و دشت کردم که بهتر است در این مناطق قبل از پیاده روی یک سنگ ریزه کوچک زیر زبانمان بگذاریم تا دهانمان خشک نشود وبیشتر از بینی تنفس بکشیم ، استفاده از کلاه و عینک افتادی به این امر کمک می کند که دیرتر تشنه بشویم .

در راه به انواع بوته های سبز بر می خوردیم که بیشتر بوته های اسفنج بودن ، نحوه رد زنی ودنبال کردن حیوانات وادم های که قبلا در ان محل بودن را به دوستان خود اموزش دادیم که وقتی در مکانی نا اشنا هستیم یا گم شده ایم چه بکنیم وچگونه از سایه اجسام و نحوه حرکت خورشید جهت یابی کنیم.

چند کیلومتری که به سمت شمال در حال حرکت بودیم پوشش گیاهی کاملا مشخص بود که به سمت منطقه ای کوهستانی ، ودره ای پر اب نزدیک می شویم . در حین راه رفتن در مورد مباحث زیادی صحبت شد سوالاتی پرسیده و توست من و پویا ( مربی ) جواب داده می شود . طرز استفاده از جی پی اس و نقشه خوانی ،استفاده از قطب نما گفته شد .

به دره ای سبزو دریاچه ای رسیدیم ، این اب در پشت سدی بزرگ ذخیره شده بود. درون دره به راه خود ادامه دادیم ودر انتهای دریاچه برای برپا کردن چادر ایستادیم . خورشید یواش یواش نور زرد خود را در پشت کوه های سر به فلک کشیده قایم میکرد ، همه دور هم جمع شدیم تا تقسیم کار کنیم . در مورد شرایط داشتن محل کمپ شبانه  نکاتی گفته شد و همه مشغول کاری شدن ، چهار نفر مشغول زدن دو چادر شدند و چند نفر دیگه برای اتیش شب هیزم جمع میکردن و دیگری برای اوردن اب رفته بود.

خورشید  غروب کرده بود جای خود را به سیاهی شب داده بود ، دور اتیشی که بپا کرده بودیم نشسته بودیم در مورد چگونگی روشن کردن اتش بدون ابزار و درست کردن اب در جای که اب نیست نکاتی گفته میشود . چگونگی شکار حیوانات و پرندگان با تله های ابتکاری ، تمام بچه ها گوشهایشان را تیز کرده بودند که مبادا چیزی را نشنوند ویاد نگیرند. شام را دور هم در کنار اتیش خوردیم و چای زغالی هم اماده شده بود هوا رو به سردی میرفت که یک نوشیدنی گرم محفل مارو گرم تر کرد . ستارگان در اسمان سیاه خود نمایی می کنن که میتوان از این ستارگان در جهت یابی در شب استفاده کرد و این است قدرت پروردگار جهانیان...

شب قشنگی بود دور اتیش جمع شده بودیم و از هر دری سخنی میگفتیم که خستگی بر چشمان بچه ها پدیدار شد همه در چادر ها به خواب رفتن و من ماندمو یه شب که سکوتش را تنها سگی که از فرط گرسنگی پارس می کرد میشکست ، زیر اندازی کنار اتیش پهن کردم مقداری هیزم روی اتیش گذاشتم چوب دستی کنار خودم گذاشتمو زیر کلیمی که همراهم بود به خواب رفتم . گاه گاهی بیدار میشدم اطراف چادرها را نگاه میکردم که مبادا حیوانی نزدیک شود و دوباره به خواب میرفتم.

به صدای پرندگان که بالای درختی در حال جدال بودن از خواب بیدار شدم هنوز خورشید طلوع  نکرده بود و سپیده دم با لبخند به دشت سلام میکرد. همه از خواب بیدار شدند و مشغول محیا کردن صبحانه شدیم . بعد از صرف صبحانه و جمع کردن وسایل اماده حرکت شدیم .در راه از طبیعت خوب که بیشترش توسط اداره حفظ مراتع کشور محافظت میشد میگذشتیم ولذت می بردیم . تقربا خورشید به میانه اسمان نیمه ابری رسیده بود بود برای ناهار خوردن کنار یک چشمه رسیدیم ، ابی خنک از دل زمین بیرون می امد ، دست و صورتمان را شستیمو یکی مرغ سیخ میزدی و بقیه اتیش به پا کردن چه کباب خوش مزه ای بود جای شما خالی.

به راه خود ادامه دادیم و من به دنبال محلی مرتفع و مناسب جهت کار با طناب و اموزش راپل و فرود با طناب میگشتم . محل مناسبی پیدار کردم و کار گاه فرودی با طنابی احداث کردم  و مشغول اموزش نفرات شدم و اول خودم فرود کردم تا ترسی که در چشمانشان بود فرو کش کند ، نفرات رایکی پس از دیگری راهنمای کرده و طرز استفاده از ابزار را خوب فرا گرفتن ، از ارتفاع با طناب پایین رفتن . بعد از جمع کردن وسایل به راه ادامه دادیم در حین گذر از مناطق زیبا و سبز ، به یادگار عکسی گرفتیم که این روز خوب فقط در خاطره ها  به یاد نماند...

با تشکر از تمام شرکت کننده های تور اموزش طبیعت گردی شرکت پیمان

قدردانی از مربی دوره اموزشی : پویا همتی . محمد حسین دزفولی

 

جهت شرکت در دوره های اموزشی با شماره زیر تماس بگیرید 09367920203